از چی بگم برات؟؟؟
................. :: حساسِ بی احساس

حساسِ بی احساس

خورشیدهمیشه پشت ابرها نمی ماند

حساسِ بی احساس

خورشیدهمیشه پشت ابرها نمی ماند

حساسِ بی احساس

من مـَـردَم،تمام دارایی ام کوهی از غرور است . . .

کوهی که ریزشش را با چشمانت ده ها بار دیده ای !

من مـَـردَم،وقتی تو گریه میکنی نمیخندم . . .

برای شاد کردنت حتی،با تمام غم های دنیا میجنگم !

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۷ آذر ۹۴، ۱۰:۳۸ - mr point
    هم؟
سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۰۳ ب.ظ

.................

منمو شبو تنهایی...ویک صدا... سکوت...و دیوارهایی که شاهد بیقراریم هستند...پاییز هم آمد اما تو نیامدی...دلم آن روزهایی رامیخواهد که هنوز هم امید داشتم و امیدی بود به آمدنت... مثل یک خورشید به قلبم نور میداد...باز هم انتظار...باز اشک...و دردهایی که مال خودم هستند و متعلق به تو...اما تو...اکنون در رویاهای خود هستی...شاید هم در رویای خود مرا ببینی...چه زیباست...اگر مرا ببینی...خوشا به حال من...این روزها قلبم درد میکند...نزد هر دکتری که میروم نمیفهمد دلیل این درد را...هه خیال باطل...آنها نمیدانند که دکتر اصلی قلبم کیست...دکتری که برای رسیدن به او باید سالها صبر کرد...شاید هم هیچوقت نشود او را دید... در اصل تو را نه او را...

  • بی احساس خیار شور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">