از چی بگم برات؟؟؟
اعتماد :: حساسِ بی احساس

حساسِ بی احساس

خورشیدهمیشه پشت ابرها نمی ماند

حساسِ بی احساس

خورشیدهمیشه پشت ابرها نمی ماند

حساسِ بی احساس

من مـَـردَم،تمام دارایی ام کوهی از غرور است . . .

کوهی که ریزشش را با چشمانت ده ها بار دیده ای !

من مـَـردَم،وقتی تو گریه میکنی نمیخندم . . .

برای شاد کردنت حتی،با تمام غم های دنیا میجنگم !

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۷ آذر ۹۴، ۱۰:۳۸ - mr point
    هم؟

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اعتماد» ثبت شده است

چایی که سرد میشه،
روش آب جوش میریزن گرم میشه…
درسته، گرم میشه...


اما کمر نگ میشه….
اعتماد  ما با دیگران هم،
همینه…


میشه دوباره زندش کرد،
اما مثل اول ؟؟؟


نه نمیشه … نه رنگش و نه طعمش....
پس مواظب اعتمادها باشید،
که لازم نشه آب داغ روش بریزین......

  • بی احساس خیار شور

«اعتماد» انواع گوناگون دارد. نخستین نوع آن اعتماد ساده لوحانه است. این اعتمادی است که ما همه با

آن به دنیا می‌آییم. بدون چنین اعتمادی به پدر و مادرمان و دیگران، هرگز نمی‌توانیم زنده بمانیم و این

دقیقا همان اعتماد کودکانه است... نوع دیگر اعتماد احمقانه است که شخص علی‌رغم اینکه می‌داند چه

خطری با این اعتماد، تهدیدش می‌کند باز این خطر را نادیده می‌گیرد و اعتماد می‌کند. مثال این نوع

اعتماد احمقانه، اعتماد مطلقا بی چون و چرا اعضای یک فرقه به راهبرانشان است. در این میان اعتمادی

که باید پرورانده شود، اعتماد با تامل است که همیشه به آگاهی از خطر پیوند خورده است، که همیشه

ردی از بی اعتمادی در آن هست. اعتماد با تامل همیشه محدود و مشروط است. این اعتماد زمانی

مقدور و ممکن است که شخصی که اعتماد می‌کند نیک نگرانه از ته دل بپذیرد که در این اعتماد خطری

هم هست، با این فرض که این خطر جامه عمل نخواهد پوشید و طرف مقابل ما را به دام بلا گرفتار

نخواهد کرد.

  • بی احساس خیار شور