از چی بگم برات؟؟؟
تکرار زندگی :: حساسِ بی احساس

حساسِ بی احساس

خورشیدهمیشه پشت ابرها نمی ماند

حساسِ بی احساس

خورشیدهمیشه پشت ابرها نمی ماند

حساسِ بی احساس

من مـَـردَم،تمام دارایی ام کوهی از غرور است . . .

کوهی که ریزشش را با چشمانت ده ها بار دیده ای !

من مـَـردَم،وقتی تو گریه میکنی نمیخندم . . .

برای شاد کردنت حتی،با تمام غم های دنیا میجنگم !

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۷ آذر ۹۴، ۱۰:۳۸ - mr point
    هم؟

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تکرار زندگی» ثبت شده است

اگر روزی یا شبی، شبحی دزدانه در خلوت ترین لحظات تنهایی، سراغتان بیاید و بگوید: «عمری که حالا می گذرانید و تاکنون گذرانده اید، بارها و بارها خواهید گذراند، هیچ چیز تازه ای در آن نخواهد بود، بلکه هر غم و شادی، هر فکر و هر آهی و هر بی نهایت بزرگ و کوچکی در زندگی، به همین ترتیب و توالی، به سویتان باز می گردد؛ حتی این عنکبوت و این مهتاب لای درختان و حتی این لحظه و من.
ساعت شنی ابدی وجود، بارها و بارها وارونه می شود و تو همراه آن مثل یکی از دانه های شنی!»
با شنیدن این حرف چه می کنید؟ آیا خود را به زمین نمی اندازید و دندان به هم نمی سایید و شبحی که این حرف را زده لعن و نفرین نمی کنید؟ یا شما که این تجربه جنون آسا را کرده اید، به او پاسخ می دهید: «تو خدایی و من هرگز چیزی از این الهی تر نشنیده ام.»
اگر این فکر برایتان به صورت دغدغه درآید، یا شما را به آنچه هستید تبدیل می کند، یا شاید در هم بشکند.

  • بی احساس خیار شور